اکسکیوزمی
اکسکیوزمی
Excuseme
کوکوگل عطسه زد گفت اکسکیوزمی
excuseme
بگفت مسکیتو انتر کردد نوزمی
me nose enter mosquitoe
بگفتم که چرا فارسی نمیگی
بخشم آمد وگفت یوابیوزمی
abuse you me
سوال کردم که کابل در چه حال است
تبسم کردوگفت دنت کانفیوزمی
me confusedont
بپرسیدم چطور است شوهرتان
بگفت که مردکه کرد ریفیوزمی
me refuse
زسگرت گفت بسیار است بیزار
مبادا که کند تبرکلوزمی
me Taberclose
به پیری رقص بالت میره کوکو
او میگه ها لیود بنمود چوزمی
me chose
بگفتم حالت مردم خراب است
بگفتا هو کیرز دنیا به شوزمی
me shoes who cares
زمستان را کوکوگل خوش نداره
میگه ویدرشده کولد و فروزمی
me froze cold weather
سوال کم کن(حبیب) ورنه کوکوگفت
سوال گر میکنی می بی یو لوزمی
me lose you maybe