افتزا
افتزا
به قلب ظالمان يك زره گر ترس از خدا ميبود
كجا اين وحشت و اين زلت و اين افتزا ميبود
اگر كه خود كُش بيگانه پرور ما نمي بوديم
گريبان وطن از چنگ ديو و دد رها ميبود
امور خانه خود گر به همسايه نميداديم
چُرا اين ملت مسكين چنين بي سرپنا ميبود
به حق خويش اگر قانع همي بوديم ما امروز
تمام مردم ما فارغ از رنج و بلا ميبود
نمي گشتم غرق موج پُر آشوب ناداني
به اين كشتي بشكسته كسي گر نا خدا ميبود
چي ميشد گر نمي رفتيم پي هر دزد غارت گر
نه اين بيچارگي ميبود و نه كس نان گدا ميبود
اگر هر فرد ما خود بار خود بر دوش خود ميبرد
به سان ديگران افغان ستان هم خود كفا ميبود
حبيب گر قدر هم دانسته بوديم ما از آن اول
وطن ميبود و ما بوديم و صد ها آشنا ميبود