عمر
عمر
عمر آخر شد و این جنگ به پایان نرسید
ناله خلق به گوش شۀ دوران نرسید
در جهان شور و نشاط است و هیا هو وخوشی
یکدم آسایش ما ملت افغان نرسید
پشتون و ازبک و تاجیک وهزاره در جنگ
منطق یک جهتی هیچ به بر هان نرسید
همچو حیوان بدرانیم چرا ؟ سینه هم
مرتب آدمیت در کف انسان نرسید
گاهی از مزهب و گاهی نسب و سمت ونژاد
دست کی بوده که مارا به گریبان نرسید
شکوه زهمسایه چی حاجت که خودیم دشمن هم
بر جهالت زده گان اشعۀ عرفان نرسید
قدر این مُلک بدانید ، به مثل پدران
چون که میراث به ما، مُفته و ارزان نرسید
هرطرف رفت (حبیب)، ناله او کس نشنید
دل غم دیده او، هیچ به ارمان نرسید