رهنمون
رهنمون
اگر چه رنج وغم زندگی فزون باشد
ولی بدان که جهان بهر آزمون باشد
زجهل ماست که بر جان هم در اُفتادیم
و گر نه عمر کجا جای چند و چون باشد
به هر طرف که ببینی نشان بیخودی است
کجا سر ایست که بی درد و بی جنون باشد
کشیده کار به جای که حرف ما جنگ است
نه رهنما و نه غم خوار و رهنمون باشد
خدا اگر بکند لطف که شویم اصلاح
و گر نه معامله از دست ما بیرون باشد
چی سال ها که گزشته ز مُردن فرهاد
صدای تیشه هنوزم به بیستون باشد
ز آه و ناله مظلوم هر طرف غوغاست
اللهی کاخ ستم کار سرنگون باشد
توکل گر به خداوند ما کنیم حبیب
جهان همیشه نه در کام خصم دون باشد