وُلفیر
وُلفیر
از وُلفیر کوکوگُلیم صغرا خبر شد کوکو در به در شد
هفته دو بار غیرٍ اپایتمنت کده میره منجمنت کده میره
کیس گفته وکُس گفته زبانش ...ر خر شد کوکو در به در شد
..........
تمرین انگلیسی کده از بس دز ودُزگفت گو گفته و گوز گفت
goes go
آواز کوکو از دبلی چون گاو نر شد کوکو در به در شد
............
تونی رده هر روز رود د دان دفتر تا میوه دهد بر
تا روبرو با مردم ودو سه چار نفر شد کوکو در به در شد
...........
اسپانسر کوکو شده بود مامای گُل اندام با آن قد و اندام
خانه اش آباد بهر کوکو مثل پدر شد کوکو در به در شد
..........
آنقدر نشست دست گرفت زیر الاشه پر زد مثل باشه
زنخ اش کوتا بینی اش مانند تبر شد کو کو در به در شد
............
همرای (حبیب)مشوره کرد تا چه نماید تا غم به سر آید
بس ذکر و دعا کرد که چون مُلا عمر شد کوکو در به در شد