آدمیان
آدمیان
اسلام گر این باشد هندو پدرانیم ما
از ما مطلب وحشت که آدمیانیم ما
گرکشتن انسانها ازغیرت و از ننگ است
مارا زمیان بر کش بی ننگ زمانیم ما
با قتل و قتال وچور بخشند اگرجنت
ما معافیم از این نعمت چون دوزخیانیم ما
شریعت اگر باشد با موی و کلاه و پشم
ما کل کده ریش خود انگشت نشانیم ما
زاهد توبرو جم کن این قصه بی معنی
چون منتظران راهُ با پیر مغانیم ما
از یاوه سرایی ها دلخسته و بیزاریم
از کین و عد ا وت ها روحاً نگرا نیم ما
با رنج ومشقت ها عمریست که همگا میم
گوش شنوا چون نیست بر بسته زبانیم ما
ما همسفر دردیم همرای ( حبیب) خود
چون نیست ریا در ما قارون جهانیم ما