صبح قیام
صبح قیام
باز ز اهل معرفت طُرفه پیام میرسد
که شب تیره میرود صبح قیام میرسد
مژده دهید به عارفان ،وعده دهیدعاشقان
لحظه صلح و با همی گام به گام میرسد
بزر اُمید گر نهیم در دل خاک بی دریغ
عظمت شاخ و پنجه اش تا سر بام میرسد
عادت جنگ و کش مکش رخت ببندد ازمیان
اسلحه میشود قلم، شعر و کلام میرسد
رمز نهان عیان شود، قصه دل بیان شود
تا که لب سبو می بر لب جام میرسد
چند صبا که زنده ایم فیض بریم زاهل علم
که از در فضل اهل فن لُطف مدام میرسد
گفت {حبیب} این سخن هموطن دلیر من
از من بی نوا بتو عرض سلام میرسد
شعر از: حبیب یوسفی